خُشونَت استفاده از زور فیزیکی به منظور قراردادن دیگران در وضعیتی بر خلاف خواستشان، است.در تمامی جهان خشونت به عنوان ابزاری برای کنترل استفاده میشود، در واقع نوعی تلاش برای سرکوب و متوقف کردن اغتشاشگران در مقابل نگرانیهای مربوط به اجرای قانون و فرهنگ در یک ناحیه خاص است. کلمه خشونت طیف گستردهای را پوشش میدهد. خشم میتواند از درگیری فیزیکی بین دو انسان تا جنگ و نسلکشی که کشته شدن میلیونها نفر از نتایج آن است، گسترده شود. شاخص صلح جهانی به روز شده در ژوئن ۲۰۱۰، ۱۴۹ کشور را براساس معیار «عدم خشونت» طبقهبندی کردهاست.
سایر تعاریف
- خشونت حالتی از رفتار است که با استفاده از زور فیزیکی یا غیر فیزیکی فرد خشن خواسته خود را به دیگران تحمیل میکند. خشونت ممکن است در اثر خشم اتفاق افتد. خشم از نظر لغوی به معنای خشکی، تندی و سختی است.
- هرگونه رفتاری که با هدف وارد نمودن آسیب به یک یا بیش از یک پدیده صورت گیرد ، رفتار خشونتآمیز نام میگیرد . رفتار خشمآمیز میتواند در سطح آگاهانه یا ناآگاهانه صورت گیرد.
روانشناسی و جامعهشناسی
علل رفتار خشونتآمیز در نوع بشر غالباً موضوع پژوهش علم روانشناسی و جامعهشناسی است. ژان ولاوکا زیستشناس سیستم اعصاب بدین منظور تأکید میکند که «رفتار خشونتآمیز به عنوان رفتار تهاجمی فیزیکی عمدی در مقابل فرد دیگر تعریف شدهاست».
دانشمندان بر این موضوع که خوشونت در نوع بشر ذاتی ست، اتفاق نظر دارند. از بشر پیشاتاریخ، مشاهدات باستانشناسی مبنی بر درگیری خوشونت و صلح جوئی به عنوان ویژگیهای ابتدایی آنان وجود دارد.
از آنجایی که خوشونت ماهیت ادراک و همچنین یک پدیده قابل اندازهگیری است، روانشناسان تغییرپذیری را، در آنچه مردم از کنشهای فیزیکی عمدی به عنوان خوشونت دریافت میکنند، تشخیص دادند. برای مثال، در ایالتی که توقیف مجازاتی قانونی ست ما توقیفکننده را به عنوان خوشونت دریافت نمیکنیم، گرچه ممکن است ما با شیوه استعارهای از واکنش خوشونتآمیز ایالت صحبت کنیم.
بهعلاوه فهم خوشونت به رابطهٔ قابل دریافت قربانی و پرخاشگر نیز وابستهاست؛ بنابراین روانشناسان نشان میدهند که مردم ممکن نیست استفاده تدافعی از نیروها را بشناسند مگر در جاییکه مقدار نیروهای مورد استفاده قرار گرفته بهطور شاخص بیشتر از تعارض اصلی باشد.
روانشناسی و جامعهشناسی
اغلب در بحثهای مربوط به خوشونت انسان، تصویر «خوشونت میمون نر» آورده میشود. دیل پترسون و ریچارد وانگهام در «مردان شیطانی: میمونها و ریشههای خوشونت انسانی» مینویسند که خوشونت در انسانها ذاتی است، هر چند اجتناب ناپذیر نیست.
با این حال «ویلیام ال. آوری» ویراستار کتابی به نام «ما باید بجنگیم؟ از میدان جنگ تا حیاط مدرسه – چشماندازی نو در درگیری خوشونتآمیز و اجتناب از آن» از اسطورهٔ «میمون قاتل» در این کتاب انتقاد میکند که در آن دو بحث ازدو سمپوزیوم دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد را میآورد.
نتیجه این است که «ما همچنین مکانیسمهای طبیعی بسیاری برای مشارکت، حفظ درگیری ، تجاوز و غلبه بر درگیری داریم. همه اینها به اندازه تمایلات تهاجمی برای ما طبیعی هستند».جیمز گلیگان مینویسد که خوشونت اغلب به عنوان پادزهری برای شرم و تحقیر به کار میرود.استفاده از خوشونت منبع غرور و دفاع از افتخار است، مخصوصاً بین مردانی که خشو نت را نشانهٔ مردانگی میدانند.
جوانان و خوشونت
تقریباً ۳۴ درصد تمام بزهکاران که به خاطر بزه مجرمانه در ۲۰۰۶ دستگیر شدند زیر ۲۱ سال بودند (اداره فدرال تحقیقات ۲۰۰۷b) بعضی از محققین اظهار کردهاند که شاید رسانهها منجر به خشم جوانان میشوند. با این وجود بیشتر تحقیقات این استدلال را پشتیبانی نکردهاند.
برای مثال نتیجهٔ یک مطالعه طولانی مدت بر جوانان هیچ رابطهٔ طولانی مدتی میان بازی کردن ویدئو گیمهای خشو نت بار و خشمهای جوانان یا قلدری پیدا نکرد.طبق کتاب «تأثیرات نژاد و وابستگیهای خانوادگی بر اعتماد به نفس ، کنترل شخصی و بزهکاری» کودکانی که توسط دو والد و محبت مناسب بزرگ شدهاند ، به احتمال زیاد به افرادی غیر خشن تبدیل میشوند.
باور بر این است که یک کودک نیاز دارد در طول سالهای نخستین کودکی با والدینش رابطه برقرار کند. در نتیجه کودک شانس بیشتری دارد که به فردی خشن بدل نشود. بسیاری از کودکانی که محبتی را که نیاز دارند از والدینشان دریافت نمیکنند به منابعی دیگر جهت پرکردن این خلأ روی میکنند که یکی از معمول ترینشان دار و دسته هاست.
قانون
یکی از کارکردهای اصلی قانون تعدیل خوشونت است مکس وبر، جامعهشناس، اظهار داشت که حکومت، خواهی نخواهی، مدعی کنترل مطلق بر خشم در حدود قلمروی ویژهای است. اجرای قانون ابزار اصلی تعدیل خشو نت غیرنظامی در جامعهاست. دولتها استفاده از خوشونت را در دستگاههای قضایی با نظارت بر افراد و مسئولان سیاسی، ازجمله پلیس و ارتش تعدیل میکنند. جوامع مدنی مقداری خشو نت را که از طریق نیروی پلیس جهت حفظ وضع موجود و اجرای قانون اعمال میشود مشروع میدانند.
قانون
با این وجود هانا آرنت، نظریهپرداز سیاسی آلمانی، تأکید کرد که: «خوشونت میتواند قابل توجیه باشد، اما هرگز مشروع نیست… هرچه هدف در نظر گرفته شده برای آن به آیندهٔ دورتری موکول میشود توجیهش منطقی بودن خود را از دست میدهد. هیچکس استفاده از خشو نت را جهت دفاع شخصی زیر سؤال نمیبرد، زیرا نه تنها خطر آشکار است بلکه در زمان حاضر است و هدفی که وسیله را توجیه میکند آنی است».
آرنت یک تمایز واضح میان خوشونت و قدرت قائل شد. در حالی که بیشتر نظریهپردازهای سیاسی، خشو نت را نوعی ابراز قدرت افراطی تلقی میکنند آرنت این دو مفهوم را متضاد دانست.در سده بیستم احتمالاً دولتها از طریق قتلهای حکومتی بیش از ۲۶۰ میلیون نفر از مردم خود را به وسیله خوشونت پلیسی، اعدام، قتلعام، کمپهای کار بردگان و گاهی خشکسالیهای عمدی کشتهاند.
اعمال خشو نت بار که توسط ارتش یا پلیس انجام نشدهاند و به منظور دفاع شخصی نبودهاند، معمولاً به عنوان جرم دستهبندی میشوند، گرچه تمام جرایم، جرایم خشن نیستند. آسیب به دارایی در بعضی از حوزههای قضایی ولی نه همه به عنوان جرم خشن طبقهبندی میشود
جنگ
جنگ وضعیتی از نزاع خوشونتبار درازمدت و گسترده است که شامل دو یا تعداد بیشتری از گروههای انسانی میشود که عموماً تحت فرمان حکومت هستند. جنگ به منظور حل مناقشات سرزمینی و سایر ستیزها، به عنوان جنگ تهاجمی به قصد فتح سرزمینی یا غارت منابع، به عنوان دفاع ملی یا به منظور فرونشاندن فعالیتهای جداییطلبانهٔ بخشی از ملت انجام میشود.
از زمان انقلاب صنعتی، مرگبار بودن جنگ به شیوه نوین پیوسته افزایش یافتهاست. تلفات جنگ جهانی اول بیش از ۴۰ میلیون و تلفات جنگ جهانی دوم بیش از ۷۰ میلیون نفر بود.
با این وجود عدهای باور دارند که مرگهای واقعی بر اثر جنگ در مقایسه با سدهٔ گذشته کاهش یافتهاست. لاورنس اچ. کیلی، استاد دانشگاه در دانشگاه ایلینوی، در «جنگ پیش از تمدن» محاسبه کردهاست که %۸۷ از جوامع قبیلهای سالانه بیش از یک بار را در حال جنگ بودهاند و تقریباً %۶۵ از آنها بهطور دائم در حال جنگیدن بودهاند.
آمار برخوردهای متعدد رودررو که از ویژگیهای جنگهای محلی است، نرخ تلفاتی بالغ بر %۶۰ جنگجویان را در مقایسه با %۱ از جنگجویان در جنگ معمولی مدرن بدست میدهد.
سلامت و پیشگیری
مرکز کنترل بیماری و پیشگیری (CDC) خشو نت را اینگونه تعریف میکند «صدمهای که بهطور عمدی وارد شده باشد» که شامل ضرب و جرح، همچنین «دخالتهای قانونی و آسیب به خود» میشود. مرکز بهداشت جهانی (“”WHO) در اولین «گزارش جهانی در مورد خوشونت و سلامت» خشونت را تحت عنوان «استفادهٔ عامدانه از نیروی جسمی یا قدرت، به صورت تهدیدآمیز یا واقعی، علیه خود، دیگری یا گروه یا جامعهای، که موجب آسیب، مرگ، آسیب روانی، عقب افتادگی رشد یا محرومیت میشود یا احتمال این رخدادها را بسیار بالا میبرد» WHO تخمین میزند .
هر سال تقریباً ۱٫۶ میلیون زندگی در سراسر جهان به خاطر خشونت از دست میرود. خشونت در میان عوامل پیشرو در دلایل مرگ برای افراد ۴۴–۱۵ به خصوص مردان است. تخمینهای اخیر پیرامون قتل سالانه در کشورهای گوناگون شامل موارد ذیل میشود:۵۵۰۰۰ قتل در برزیل، ۲۵۰۰۰ قتل در کلمبیا، ۲۰۰۰۰ قتل در آفریقای جنوبی، ۱۵۰۰۰ قتل در مکزیک، ۱۴۰۰۰ قتل در ایالات متحده آمریکا، ۱۱۰۰۰ قتل در ونزوئلا، ۱۶۰۰ قتل در جامائیکا، ۱۰۰۰ قتل در فرانسه، ۵۰۰ قتل در کانادا، ۳۰۰ قتل در شیلی.
تحلیل خشونت
از زاویهٔ اثرپذیری و اثرگذاری
از زاویهٔ اثرپذیری و اثرگذاری میتوان خشونت را به چند دسته تقسیم نمود:
- فاعل خشو نت میورزد اما این رفتار، از جانب مفعول خشونت تفسیر نمیشود با این وجود مفعول از آن آسیب میبیند.
- فاعل خشو نت میورزد اما این رفتار، از جانب مفعول نه خشونت تفسیر میشود و نه مفعول از آن آسیب میبیند.
- فاعل خشو نت میورزد اما مفعول با اینکه آن را خشونت تفسیر میکند، از آن آسیبی نمیبیند.
- فاعل خشو نت میورزد و مفعول نیز آن را خشونت تفسیر میکند و از آن آسیب میبیند.
- فاعل خشو نت نمیورزد اما این رفتار از سوی مفعول خشونت تفسیر میشود.
از نظر شکل بروز
از نظر شکل بروز نگاهی دیگر رفتار خشونتآمیز را میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
از نظر سطح آگاهی
از نظر سطح آگاهی فاعل هنگام اقدام به خشو نت، میتوان رفتار خشو نتآمیز را به سه دسته تقسیم نمود:
از نظر کیفیت آسیبپذیری
خشو نتها را میتوان از زاویهٔ کیفیت آسیب نیز به دو دسته تقسیم کرد:
- خشو نت روانی (روحی)
- خشو نت تنانی (جسمانی)
البته هیچگاه مرز کاملاْ مشخصی میان این دو نوع وجود ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)